صفحه اصلی برگی از تاریخ پیامبران درس ناخوانده

پیامبران درس ناخوانده

3 خواندن ثانیه
0
0
1,856

پیامبران درس ناخوانده

نرگس حاج قربانی

چکیده

از جلوه های اعجاز قرآن کریم ، ارائه ی آن توسط پیامبری بود که تا پیش از نبوت ، هیچ گاه سابقه ی خواندن و نوشتن نداشت و مطالب قرآن را در هیچ مدرسه ای نیاموخته بود. محیط مکه نیز محیط علم و دانش نبود. با این وجود قرآن در آن دوران برای هدایت بشر در آن سرزمین ضلالت و گمراهی درخشید و چراغ راه هدایت انسان ها شد . بهائیان با تقلید از این جلوه ی اعجاز قرآن کریم و ویژگی های خاص پیامبراکرم صلی الله علیه و آله و سلم کوشیده اند تا باب و بهاءالله ، دو مدعی پیامبری را نیز به وصف امیّت متّصف کنند. این در حالی است که مدارک متعدد تاریخی نشان می دهد هر دو مدعی پیش گفته، سابقه ی درس خواندن در مکاتب عادی بشری را داشته اند و هرگز در این ویژگی ، شباهتی با حضرت خاتم الانبیاء صلی الله علیه و آله و سلم ندارند.

کلیدواژه

امیّت، بهائیت، باب، بهاءالله، خواندن و نوشتن، درس ناخوانده.

بهائیان بر این عقیده هستند که باب و بهاءالله همانند پیامبر اسلام حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم امی بوده اند. برای مثال علی محمد شیرازی ( سید باب ) این ادعا را مطرح کرده است. وی در توصیف خود می نگارد: «در اعجمیین نشو و نما نموده و در این آثار حقّه نزد احدی تعلیم نگرفته بل اُمّی صرف بوده در مثل این آثار » ( صحیفه عدلیه، ص ۹(
بهاءالله نیز این ادعا را مطرح کرده و در نامه ای به ناصرالدین شاه می نویسد: «ما قَرئتُ ما عِندَ النّاسِ مِنَ العُلُومِ وَ ما دَخَلتُ المَدارِسَ. فَسئَلِ المَدینَةَ الَّتی کُنتُ فیها لتُوقِنَ بأِنّی لَستُ مِنَ الکاذبین » من از علوم بشری چیزی نخوانده ام و به مدارس نیز نرفته ام و اگر می خواهی بدانی که دروغ نمی گویم از همشهریان من بپرس. ( لوح سلطان ایران، ص ۷(
جناب عبدالبهاء نیز بر درس نخواندن پیامبران تأکید می کند: « نورانیت مظاهر مقدسه بذاتهم است نمی شود از دیگری اقتباس نمایند دیگران باید از آن ها اکتساب علوم و اقتباس انوار نمایند نه آن ها از دیگران. جمیع مظاهر الهیه چنین بوده اند حضرت ابراهیم و حضرت موسی و حضرت مسیح و حضرت محمد ]علیهم السلام[ و حضرت باب و حضرت بهاءالله در هیچ مدرسه ای داخل نشدند… » ( خطابات ج ۳، ص ۷(
حال با توجه به این سخنان به این مسئله می پردازیم که آیا واقعا جناب باب و بهاءالله چیزی از علوم بشری نیاموخته اند یا این فقط یک ادعاست؟

معنای امی بودن

ابن فارس ریشه شناس زبان عرب ، در کتاب« معجم مقاییس اللغه » یادآور می شود که «ام » در لغت یک معنی بیش ندارد و آن اصل و ریشه است و دیگر معانی آن، همگی به گونه ای به آن باز می گردند ؛ آن گاه از خلیل بن احمد فراهی نقل می کند که وی می گوید: « هرچیزی که اشیاء دور و برش به آن بپیوندد به آن «ام» می گویند » و آ ن گاه می افزاید:
« امی » کسی است که به همان حالت و طبیعت که از مادر زاییده شده ، بماند . در این صورت اگر به «مادر » ، « ام » می گویند، برای این است که ریشه ی انسان به شمار می رود و اگر فرد نا آشنا به خواندن و نوشتن را « امی » می نامند برای این است که بر وضع نخستین خود باقی است ، تو گویی آن را از مادر گرفته است. »
سایر لغت شناسان نیز امی را به معنای درس ناخوانده و آن کس که کتابت نمی کند و نمی خواند، معنا کرده اند. ( لسان العرب، ج ۱۲ ص ۳۴ ؛ قاموس قرآن، ج ۲ ص ۱۱۹ ؛ مفردات الفاظ القرآن، ج ۱ ص ۸۷٫ (
بر این اساس مفسران محقق، همگی لفظ « امی » را با جمله ی «لا یکتب ولا یقرء » ( نمی نویسد و نمی خواند ) تفسیر می کنند. ( منشور جاوید، ج ۷، ص ۲۵۰ به بعد(
گواه روشن دیگر بر اینکه مقصود از « امی » فرد درس نخوانده است، این آیه ی شریفه است:
«وَ مِنْهُم أمِّیُّونَ لا یَعْلَمُونَ الْکِتابَ إلا أمانِىَّ وَ إنْ َهم الّا یَظُنُّونَ » : برخی از آنان ( یهود ) امی هستند که از کتاب تورات جز یک مشت آرزو چیزی نمی دانند بلکه فقط گمان می کنند که می دانند. ( بقره/ ۷۸ (
جمله ی « لا یعلمون » که پس از « امیون » وارد شده ، مفسر کلمه ی قبلی است ، یعنی گروهی از یهود درس نخوانده اند که از واقعیت تورات و محتوای آن آگاه باشند و کتاب واقعی را از محرف آن تمیز نمی دهند. چون « امی » هستند ، آگاهی آنان از کتاب به صورت آرزو درآمده است.
در آیه بعد می فرماید: « فَوَیْلُ لّلَذینَ یَکْتُبُونَ الْکِتابَ بأیْدِیهِمْ ثُمَّ یَقُولُونَ هذا مِنْ عِندِ الله لِیَشْتَروْا بِهِ ثَمَنا قَلِیلا فَوَیْل لهُم مّمَّا کَتَبَت أیْدِیهِمْ وَ وَیْل یَکْسِبُونَ » : وای بر کسانی که کتاب ( تورات محرف ) را با دست خود می نویسند ( سپس آن را به خدا نسبت می دهند و می گویند ) این کتاب از جانب خدا است، تا آن را به بهای کمی بفروشند. وای بر آنان از آنچه که دست های آنان نوشته و وای بر آن ها از چیزی ( عذابی ( که کسب می کنند! ( بقره/ ۷۹ (
مطالعه در آیات ۷۸ و ۷۹ سوره ی بقره جای شک و تردید باقی نمی گذارد که امی در آیه به معنی کسی است که قادر به خواندن و نوشتن نیست .
در اين كه پيامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم به مكتب نرفت و خط ننوشت، در ميان مورخان بحثى نيست و قرآن نيز صريحا در آيه ۴۸ سوره عنكبوت درباره ی وضع پيامبر اکرم قبل از بعثت مى گويد: « وَ ما كُنْتَ تَتْلُوا مِنْ قَبْلِهِ مِنْ كِتابٍ وَ لا تَخُطُّهُ بِيَمِينِكَ إِذًا لَارْتابَ الْمُبْطِلُونَ » : پيش از اين نه كتابى مى خواندى و نه با دست خود چيزى مى نوشتى تا موجب ترديد دشمنانى كه مى خواهند سخنان تو را ابطال كنند گردد.

همچنین در معنای لغت معانی دیگری نیز بیان شده و برخی از مترجمان، مفاهیم دیگری را برای آن در نظر گرفته اند.

توجیه بهائیان در معنای لغت امی

برخی از مبلغان بهائی، عدم طی شدن مراتب علمی به شکل مرسوم و تدریجی نبودن آن را دلیل بر امیت باب و بهاءالله دانسته اند. « وچون تلمذ سید باب ، به صغر سن در مکتب شیراز، نزد معلمی کامل، به وضع و مقدار درخور آن ایام ، مسلم در تاریخ و حضور چندی در محضر درس حاجی سیدکاظم رشتی به کربلا، در ایام شباب نیز مصرح در کلمات خودشان است و آثار خطی به غایت زیبایشان در دسترس عموم می باشد ، مرادشان از امّیت این است که تحصیلات علمیه به ترتیب و تدرج ، از مقدمات به درجات عالیه ، به نوعی که معمول و متداول ایام بود مانند شیخ احسائی و سید رشتی و علماء اصحابشان و غیرهم از علماء ننموده اند و این را به تشبیه و تقریب به حال جدّ امجد اعلای خود امیت گفتند… » ( اسرار الآثار، ج ۱، صص ۱۹۳ – ۱۹۱ ( در مقابل برخی دیگر از نویسندگان معاصر بهائی ، امیت را به واجد بودن علوم از راه وهبی و الهی و نه از طریق سیر در مکاتب بشری تفسیر کرده اند و بیان جدید باب و بهاءالله از برخی معارف قرآنی که تا پیش از آن سابقه نداشته است را دلیل بر امیت باب و بهاءالله دانسته اند. ( پاسخ به شبهات، ۱۳۱ (

پاسخ به این توجیه

تفسیری که بهائیان در معنای لغت امی کرده اند ، تفسیری علمی نیست . زیرا فرهنگ نویسان زبان عرب اتفاق نظر دارند که «امی » به معنی فرد درس نخوانده و کسی است که قادر به خواندن و نوشتن نیست . در این صورت تخصیص چنین معنایی که « جناب بهاءالله اسرار کتب مقدسه را فاش نمودند که کسی از آن اگاهی نداشته » کاملا بی جهت است. و به بیانی دیگر: « امی » کسی است که اصلا با خواندن و نوشتن رابطه ای نداشته باشد و اگر در میان صدها زبان رایج در میان بشر، بتواند با یک زبانی بنویسد و آن را بخواند او را « امی » نمی خوانند.
آیا باب و بهاءالله به مدارس وارد نشده اند ؟
این که باب در کودکی به مکتب خانه رفته است و خواندن و نوشتن آموخته ، مطلبی مسلم و قطعی است که نویسندگان بهائی نیز به آن اذعان دارند. این مطلب نیز با نکاتی که پیش از این در بیان لغت امی بیان شد ، در تعارض است. مضافا بر آن که عبدالبهاء ، امیت تمام پیامبران الهی و باب و بهاءالله را مانند امیت رسول مکرم اسلام دانسته است.
همچنین درس خواندگی باب نیز تنها منحصر به ایام صباوت و کودکی او نیست . وی در سنین بالاتر نیز به محضر درس اساتید حاضر می شده است ، برای نمونه فاضل مازندراني مبلغ شهير بهائي در بخش سوم تاريخ ظهور الحق این موارد را بر می شمرد:
* در صفحه ی ۹۷ به حضور باب در حوزه ی درس سيد کاظم در کربلا اشارتي دارد.
* هم چنین در ذيل صفحات ۲۰۰ و ۴۳۷ دو سند تاريخي را شاهد مي گيرد بر اينکه ميرزا علي محمد پيش از وفات سيد رشتي چندين ماه در کربلا به درس او می آمده و تا سيوطي و حاشيه ی ملا عبدالله خوانده بوده است.
در باره ی بهاءالله نیز اسناد معتبر تاریخی ، دعوي ايشان را تکذيب می نمايد. برای مثال آیتی می نویسد: «در سنّ صباوت چون بخواندن و نوشتن وارد شد ، بر اهمیّت خود بیفزود و در انظار جلوه ای غریب نمود و چون بحدّ بلوغ بالغ گشت به مجامع و مجالس وزراء و بزرگان و علماء و امراء و ارکان دولت خود را بنطق و بیان عقل و وجدان معرّفی فرمود. » ( الکواکب الدریه، صص ۲۵۷ – ۲۵۶ (
همچنین خواهر بهاءالله، عزیه خانم خطاب به عبدالبهاء می نویسد:
« جناب میرزای ابوی که از بدایت عمر که بحدّ بلوغ رسید بواسطه فراهم بودن اسباب و گرد آمدن اصحاب ، اشتغال بدرس و اهتمام بعشق داشته ، آنی خود را از تحصیل مقدّمات فارغ نمی گذاشتند ، پس از تحصیل مقدّمات عربیّت و ادبیّت بعلم و حکمت و مطالب عرفان مایل گردیده که بفواید این دو نایل آیند … ایشان مردی بودند که اکثر کلمات و عبارات عرفاء و حکما را دیده و اغلب علائم آثار ظهور را شنیده و فهمیده. » ( تنبیه النائمین، ۱۶۲ (
جناب میرزا حسینعلی نوری چگونه می تواند دارای علم لدنی باشد و چگونه می تواند داعیه ی امی بودن داشته باشد در حالی که بر طبق مدارک عدیده ایشان در سن کودکی خواندن و نوشتن را آموخته و در سنین بزرگسالی نیز به محضر عرفا حاضر می شده است؟

نتیجه

با عنایت به مطالب مطرح شده در این نوشتار، نتایج ذیل قابل توجه است:
۱٫ بهائیان ادعا کرده اند که سید باب و بهاءالله، مانند سایر انبیای پیشین ، امی بوده اند و در هیچ مدرس های وارد نشده اند.
۲٫ اسناد متعدد و متقنی در میان آثار بهائی وجود دارد که نشان از حضور باب و بهاءالله نزد اساتید مختلف و علم آموزی ایشان در مکاتب بشری است.
۳٫ امی در لغت به آن کسی می گویند که نخواند ، ننویسد و نزد هیچ کس ، تعلیم ندیده باشد و همانند روزی باشد که از مادر زاده شده و یا تنها معلمش ، مادر او باشد. در برخی از روایات و تفاسیر، امی را منتسب به ام القری ( مکه) نیز دانسته اند.
۴٫ قرآن کریم ، امیت پیامبر ( نخواندن و ننوشتن آن حضرت ) را با توجه به ارائه ی قرآن کریم توسط ایشان، دلیلی بر حقانیت و اعجاز قرآن کریم دانسته است.
۵٫ بهائیان تلاش کرده اند امیت باب و بهاءالله را با توجه به قطعیت تعلیم ایشان در مکاتب بشری ، به عدم سیر مرسوم و تدریج در علم آموزی و یا نوآوری در تفسیر آیات قرآن تفسیر کنند. تفسیری که با توجه به معنای امیت و سابقه ی آن در پیامبران گذشته و ادعای خود باب و بهاءالله در مشابهت امیت ایشان با پیامبران گذشته و عدم ورود به مدارس بشری ، قابل پذیرش نیست.

 

فهرست منابع
________________________________________________________________________________

۱( قرآن کریم
۲ ) اسرار الآثار خصوصی، در پنج مجلد، مازندارنی فاضل، سال های نشر جلداول و دوم: ۱۲۴ بدیع، سال نشر جلد سوم تا پنجم: ۱۲۹ بدیع، مؤسسه ی ملی مطبوعات امری
۳( الکواکب الدریه فی مآثر البهائیه در دو مجلد، آیتی عبدالحسین، مطبعه السعاده بجوار محافظه مصر
۴( اجزاء ۲۶ تا ۳۰ قرآن کریم با ترجمه و توضیحات لغوی-ادبی، مستفید حمید رضا ( ۱۳۹۰ شمسی ) ، تهران: حنیف، مرکز طبع و نشر قرآن جمهوری اسلامی ایران
۵( جزوه رفع شبهات ، جمعی از جوانان بهائی، ۱۳۸۸ شمسی ۱۶۶ – بدیع، بی نا، بی جا
۶( تاریخ ظهور الحق جلد سوم، مازندرانی فاضل، بی تا، بی نا، بی جا .
۷( تنبیه النائمین، عزیه خانم و دیگران-نبوی رضوی سید مقداد ، ۱۳۹۴ ، تهران: نشر نگاه معاصر .
۸( صحیفه عدلیه ، سید باب، بی تا، بی جا، بی نا
۹( قاموس قرآن، قرشی بنایی علی اکبر، ۱۴۱۲ ق ، تهران: دارالکتب الاسلامیه
۱۰ ( لسان العرب، ابن منظور محمد بن مکرم- میردامادی جمال الدین، ۱۴۱۴ قمری، بیروت: دارالفکر للطباعه و النشر و التوزیع
۱۱ ( لوح مبارک سلطان ایران، بهاءالله – عزیزالله سلیمانی، ۱۳۲ بدیع ، هندوستان: مؤسسه ملی مطبوعات امری .
۱۲ ( مجموعه خطابات مبارکه جلد سوم، بی تا، لانگهاین آلمان غربی، لجنه ملی نشر آثار امری به زبان های فارسی و عربی
۱۳ ( مفردات الفاظ القرآن، راغب اصفهانی حسین بن محمد ، ۱۴۱۲ قمری، بیروت-دمشق: دارالقلم ، الدار الشامیه .
۱۴ ( معجم مقاییس اللغه، ابن فارس، ۱۴۰۴ قمری، قم: مکتب الاعلام الاسلامی
۱۵ ( منشور جاوید ، سبحانی جعفر، ۱۳۹۰ ، قم: مؤسسه امام صادق علیهم السلام .

بارگذاری بیشتر مطالب مرتبط
بارگذاری توسط سردبیر
بارگذاری در برگی از تاریخ

دیدگاهتان را بنویسید

بررسی

پیوست‌های مقالۀ «بهائیان در آمریکا»

پیوست۱ طرد اداری بهائیان ایرانی درامریکا پیوست۲ آمار۲۰۱۶ پیوست۳ آمار۲۰۱۷ پیوست۴ آمار۲۰۱۸ پ…